جدول جو
جدول جو

معنی چشم مالیدن - جستجوی لغت در جدول جو

چشم مالیدن(غَ / غِ تَ / تِ شُ دَ)
مالیدن چشم. مالش دادن پلک چشم، هوشیار شدن و ازغفلت برآمدن. (آنندراج). از خواب غفلت بیدار شدن.
- چشمت را بمال، یعنی درست حواست را جمع ک-ن و خوب دیدۀ بینش خود را بگشای:
سگ بنطق آمد که ای صاحب کمال
بی حیامن نیستم، چشمت بمال.
شیخ بهائی
لغت نامه دهخدا
چشم مالیدن
پلک دیده را با دست یا چیزی مالیدن، هوشیار شدن از غفلت بیرون آمدن، یا چشمت را بمال، درست حواست را جمع کن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ لَ گَدی دَ)
به هم مالیدن: رختها را هم مالید. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ)
خشت زدن. (یادداشت بخط مؤلف). گل را در قالب صورت خشت دادن، دروغی در بزرگی و غناء حاضر یا گذشتۀ خویش گفتن. مال و جاه خویش بیش از حقیقت گفتن. (یادداشت بخط مؤلف) ، ادعای بدروغ کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ دَ)
از روی قهر و غضب بگوشۀ چشم نگاه کردن باشد. (برهان). تیر انداختن در نگاه از گوشۀ چشم. (ناظم الاطباء). چشم آغل کردن. چشم آغیل کردن. بگوشۀ چشم نگریستن. چشم زهره رفتن. چشم غره رفتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم آغلیدن
تصویر چشم آغلیدن
بگوشه چشم نگریستن از روی قهر و غضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
فركّ الشّمع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
Wax
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
cirer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
woskować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
kuota nta
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
موم لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
ทาแว็กซ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
לשעווה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
ワックスを塗る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
上蜡
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
balmumu sürmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
왁스를 바르다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
натирать воском
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
mengoleskan lilin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
encerar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
मोम लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
cerare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
encerar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
wachsen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
inwrijven met was
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
натирати воском
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موم مالیدن
تصویر موم مالیدن
মোম লাগানো
دیکشنری فارسی به بنگالی